چالشها سرگرمکننده و لذتبخش هستند. افراد زیادی وجود دارند که از انجام چالشهای یادگیری زبان لذت میبرند.
انجام سریع کارها نیز سرگرم کننده است و تلاش برای به انجام رساندن کاری بزرگ مثل یادگیری زبان در سریعترین زمان ممکن برای بسیاری وسوسه انگیز است.
یکی از چالش های معروف یادگیری زبان، Add1Challenge است که 90 روز طول میکشد و چالش دیگری نیز وجود دارد که 6 هفته است.
اما آیا تا به حال شنیدهاید که شخصی در عرض 10 روز یک زبان یاد بگیرد؟ غیرممکن به نظر میرسد، درست است؟ اما مانند بسیاری از چیزها، همه چیز بستگی به نحوه نگاه شما به این مسئله دارد.
یادگیری سریع در مقابل یادگیری حساب شده: “یادگیری زبان در 10 روز” به چه معناست؟
ما میتوانیم به آن 10 روز، به دو روش بسیار متفاوت نگاه کنیم. بیشتر مردم احتمالاً آن را به عنوان 10 روز تقویمی، یکی پس از دیگری برای مثال از سهشنبه یک هفته تا جمعه هفته بعد در نظر میگیرند.
یادگیری یک زبان با هر منطقی در این بازه زمانی مشخصاً اگر نگوییم غیرممکن بلکه بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین شما مجبور خواهید بود که انتخاب کنید که تمرکز خود را روی چه بخشی برای بیشترین میزان پیشرفت صرف کنید. چیزهای زیادی برای مدیریت وجود دارند. باید در پروسه یادگیری خود اولویت خود را مشخص کنید. در غیراینصورت اگر مسئله ای پیش بیاید که برای آن به اندازه کافی تمرین نکرده باشید، دچار مشکل خواهید شد.
همچنین، یادگیری سریع معمولاً به معنای فراموشی سریع نیز میباشد. اگر بعد از گذشت 10 روز، تقریباً به همان سختی روزهای اول به تلاش خود ادامه دهید تا سطح خود را حفظ کنید، احتمالاً در دراز مدت چیز زیادی را به خاطر نخواهید داشت.
با این حال، تفسیر دیگری نیز از این عدد 10 روزمیتوان ارائه داد. ما میتوانیم تعداد کل ساعات بیداری را در 10 روز (160 ساعت) در نظر بگیریم و ساعات مطالعه را در مدت زمان طولانیتری تقسیم کنیم.
این نوع یادگیری حسابشده در دراز مدت بسیار مؤثرتر عمل خواهد کرد. داریم دقیقا درمورد تفاوت شب و روز با تعداد ساعتهای مشابه در هر دو موقعیت صحبت میکنیم.
اگر این زمان را به پنج ساعت در هفته به مدت هشت ماه تقسیم کنید، افزایش توانایی خود را خواهید دید. فرض کنید در مورد زبانی صحبت می کنیم که نزدیک به انگلیسی مانند اسپانیایی یا فرانسوی است. اگر قبل از پایان آن «10 روز» در حال خواندن روزنامه و گفتگو به این زبانها بودید اصلا تعجب نکنید.
با این حال، ما فکر کردیم که بهتر است برنامههای بالقوهای را برای هر دو گزینه در نظر بگیریم. ما ادعا نمیکنیم که در هر صورت امکان یادگیری کامل یک زبان در عرض 10 روز وجود داشته باشد، اما با در نظر گرفتن اینکه اگر قصد شما این باشد، این روش می تواند راهی عالی برای شروع یادگیری یک زبان جدید باشد. بسته به رویکردی که استفاده میکنید و میزان تلاشتان، احتمالا از میزان یادگیری خود در دوره ده روزه متعجب خواهید شد.
هر مسیری را که انتخاب میکنید، حتی اگر هر دو را انجام دهید، باید برای آنها برنامه داشته باشید.
دو رویکرد یادگیری زبان در ده روز:
برای هر یک از این برنامهها، به حداقل یک منبع آموزشی سطح مبتدی نیاز خواهید داشت که به شما امکان میدهد روی موارد خاصی که در زیر آمده است کار کنید. گزینههای مقرون به صرفه زیادی برای این کار وجود دارد، ولی باید چیزی را انتخاب کنید که مناسب اهداف شما باشد. میتوانید از ویدئو، تریلر فیلمهای سینمایی، موزیک ویدئو، اخبار و گفتگوهای الهام بخش در اینترنت استفاده کنید.
رویکرد شماره 1: زبان را در 10 روز و سریع یاد بگیرید
- تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما مهم است و برنامه ریزی کنید
اولین قدم در رویکرد سریع این است که تصمیم بگیرید کجا میخواهید تقلب کنید. متأسفانه، شما نمی توانید همه چیز را با هم داشته باشید. راهنمای زیر بر روی هدف انجام یک مکالمه کوتاه با یک گویشور بومی بعد از ده روز تمرکز دارد. اگر اهداف متفاوتی دارید، می توانید برنامه خود را طراحی کنید یا آن را مطابق با نیازهای خود تغییر دهید. با در نظر گرفتن این هدف که صرف وقت بر روی تمرین نوشتن یا هر چه که مرتبط به صحبت کردن و شنیدن نیست، بی فایده است. اگر میخواهید عملکرد خوبی ذاشته باشید، به مدت 10 روز باید تقریباً هر ساعت بیداری را به این کار اختصاص دهید.
و از آنجایی که با سرعت زیادی مطالب را میآموزید، مهم است که مطالب خود را بارها و بارها مرور کنید تا واقعاً تا آنجا که ممکن است به حافظه بلند مدت خود بسپارید.
- ساختار اصلی را در چند روز اول به دست آورید
با چنین زمان کوتاهی برای یادگیری، تقریباً هر چیزی که یاد میگیرید باید کاملاً ساده و واضح باشد. زمان زیادی را صرف فهمیدن چگونگی کارکرد گرامر یا چرایی استفاده از یک حرف اضافه در یک مورد خاص نکنید. احتمالاً نیازی نیست در مورد «he»، «she» و «they» زیاد صحبت کنید. یک مکالمه کوتاه بیشتر در مورد “I” خواهد بود.
الگوهای جملاتی در کتاب عبارات را بیاموزید که می توانید آنها را مجدداً پیکربندی کنید و واژگان جدید را در آن جایگزین کنید.
برای مثال، می توانید این جمله را یادبگیرید: “My name is X.” از این الگو میتوانید به سرعت اینها را نیز بیاموزید:
“My name is Y.” ، “My name isn’t X. It’s Y.” ، “His name is Z.” و غیره.
نکات گرامری اصلی که باید در چند روز اول روی آنها تمرکز کنید عبارتند از:
- چگونه جملات را منفی کنیم
- نحوه تعویض ضمایر
- چگونه جملات را به سؤال تبدیل کنیم (و بالعکس).
اینها «نکات گرامری» بسیار مفید و رایج در هر زبانی هستند. آنها حتی در سادهترین تعاملات شفاهی نیزکاربرد دارند.
- عبارات و جملات ساده را مدام تکرار کنید
چه در ویتنام باشید و چه در مسکو یا روسیه، مردم همیشه چیزهای مشابهی میپرسند:
“اهل کجا هستید؟”
“چه مدت است که سفر میکنید؟”
“چه مدت است که این زبان را یاد می گیرید؟”
“چرا این زبان را یاد می گیرید؟”
“بعدا کجا خواهی رفت؟”
اگر بتوانید به این پنج سوال پاسخ دهید، به هر زبانی که صحبت کنید، حرفهای به نظر خواهید رسید.
به برخی از متداولترین سؤالات (درست مانند موارد بالا ) فکر کنید که وقتی برای اولین بار به کسی بگویید که در حال یادگیری زبان هستید، از شما پرسیده میشود.
از این سوالات و پاسخ های آنها به عنوان چارچوبی اصلی برای یادگیری واژگان و گرامر استفاده کنید. برای هر موضوعی که یاد میگیرید، به این فکر کنید که چگونه و چه زمانی ممکن است در مکالمه شما ظاهر شوند.
- بر ساختار و واژگان بیشتر از لهجه تمرکز کنید
به طور معمول، من توصیه می کنم از همان ابتدا زمان زیادی را صرف هرچه طبیعی کردن لهجه خود کنید. اما این زمانبر است. شما باید تمام تلاش خود را بکنید تا صدای خود را با آنچه می شنوید مطابقت دهید. اگر در تقلید لهجه استعداد دارید، یا حداقل ریتم صحبت کردن یک فرد بومی را درک میکنید، به هرصورت با هر که صحبت کنید او را تحت تأثیر قرار میدهید.
برای پنج یا شش روز اول، واقعاً آن عبارات و جملات مشخص را تمرین کنید و در عین حال تصور کنید که از آنها در مکالمه استفاده میکنید.
از هر زمان اضافی برای افزایش دایره لغات خود استفاده کنید. هرچه کلمات بیشتری برای بیان نظر خود بیابید، هنگام صحبت احساس بهتری خواهید داشت. وقتی این کار را انجام میدهید، تا زمانی که به استفاده از الگوها و عبارات خود پایبند باشید، عملکرد شگفتآوری در مکالمه خواهید داشت.
ده روز تمرین زمانی کافی برای ایجاد مجموعهای متشکل از تعداد مشخص و قابل توجهی از عبارات حفظ شده به علاوه دستور زبان و لغات لازم به صورت همزمان میباشد.
رویکرد شماره 2: زبان را در 10 روز و آهسته یاد بگیرید
اگر برنامه بالا را دنبال کنید، به احتمال زیاد بعد از 10 روز از پیشرفت خود شگفتزده خواهید شد. اما بعد از 30، 40 روز چطور؟ نه چندان. اگرچه شما تعدادی از کلمات و عبارات را به خاطر خواهید آورد، اما بیشتر این دانش به سرعت از دست میرود.
با این حال، این رویکرد بعدی به شما نشان می دهد که چگونه از زمان خود به گونهای استفاده کنید که نتایج بلندمدت و دائمی به دست آورید.
- 160 ساعت خود را در بازه زمانی طولانیتری پخش کنید
با پخش کردن دقیق زمان خود، به سادگی از هر جلسه مطالعه چیزهای بیشتری به خاطر خواهید آورد.
چرخههای طبیعی بیداری و خواب با حافظه و یادگیری ارتباط تنگاتنگی دارند. پخش کردن مطالعه خود در طول روزها و هفتهها واقعاً تأثیر زیادی بر میزان آنچه در ذهن شما باقی خواهد ماند میگذارد وهمچنین یک عادت تازه را نیز کسب خواهید کرد.
در واقع، میتوانید با استفاده از برنامهها یا نرمافزارها از فناوری تکرار بلافاصله که ثابت شده است توانایی فرد در به خاطر سپردن اطلاعات را در بلندمدت افزایش میدهد، استفاده کنید.
خیر، 160 ساعت هنوزهم برای تسلط بر یک زبان کافی نیست. اما پایبندی به یک برنامه منظم برای آن مدت زمان جهت کسب عادت قوی در مطالعه زبانتان کافی است. اگر این ساعات در مدت طولانیتر تقسیم شوند، زمان کافی برای ایجاد بستر دانشی است که به صورت طولانی مدت در ذهن شما جای خواهد گرفت.
در مقابل، اگر این 10 روز را به صورت تمام وقت صرف یادگیری کنید، ممکن است هنوز هم سرگرم کننده و مفید باشد، اما به احتمال زیاد دچار فرسودگی خواهید شد و میزان کمی از اطلاعات را در حافظه بلند مدت خود نگه خواهید داشت.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه این رویکرد را به میتوان به روش هوشمندانه عملی کرد.
- به طورمشخص، ساعات خود را درطی 4-8 ماه و هفتهای 5-10 ساعت تقسیم کنید
مطالعه 5-10 ساعت برای بیشتر افراد حتی افرادی که درگیر مسئولیتهای بسیاری هستند، قابل دستیابی است. یک برنامه منظم 45 دقیقه در روز، پنج ساعت در هفته را برای شما ممکن میکند، بنابراین در حدود شش ماه به 160 ساعت خود خواهید رسید.
مطمئناً 45 دقیقه در روز برای افراد پرمشغله زیاد است. اما سه جلسه 15 دقیقهای یا یک جلسه 30 دقیقهای و یک مرور 15 دقیقهای چطور؟ این مدت زمان مناسبی برای مطالعه میباشد.
- اهداف خود را مشخص کنید
یک دوره آموزشی میتواند به شخص دیگری اجازه دهد تا اهداف شما را بخش به بخش تعیین کند. با این حال، شما همچنان اهداف شخصی خود را پس ذهن خود خواهید داشت. طراحان دوره آموزشی لزوماً از افراد توقع پایبندی به یک برنامه فشرده را ندارند.
برای کسب بیشترین بهرهوری از 160 ساعت خود، باید نسبت به آنچه می خواهید به دست آورید، واقع بین باشید. حداقل میتوانید و باید بتوانید خودتان و افرادی را که میشناسید توصیف کنید. اینکه چه می کنند، چه دوست دارند و چه چیزهایی را دوست ندارند و کجا زندگی می کنند.
شما باید قادر باشید که قیمت اجناس را بپرسید و لغاتی عمومی که احتمالاً در هنگام سفر و بازدید از مکانی که زبان مقصد در آن صحبت میشود و با آنها سر و کار خواهید داشت را بدانید.
اینها اهداف قابل دستیابی هستند و حفظ این تواناییها در طول زمان باعث میشود به آنچه که به دست آوردهاید افتخار کنید.
- از جلسات کوتاه مطالعه بهرهمند شوید
یک منبع آموزشی قابل اطمینان با یک سرعت یادگیری خوب پیدا کنید. دست و پا زدن بیهدف به دنبال پیدا کردن راههای یادگیری مفید نخواهد بود، به خصوص زمانی که سعی می کنید از زمان محدودی که در اختیار دارید بهترین استفاده را ببرید.
بهتر است که ابزار مورد نظر خود را تنظیم کنید که بدانید چندنوبت در روز به اپلیکیشن موردنظر یادگیری زبان وارد شوید یا بخش بعدی کتاب را شروع کنید. نمی خواهید به یک صفحه نمایش نگاه کنید؟ مشکلی نیست، هدفون خود را بردارید و از دروس صوتی استفاده کنید.
این جلسات کوچک به اندازه کافی کوتاه هستند تا شما را متمرکز نگه دارند و در عین حال به اندازه کافی طولانی هستند که فرصت درونی کردن زبان را به شما بدهند.
کلام پایانی
یادگیری زبان برای بسیاری از افراد مثل یک کار است. اما برای بسیاری از ما سرگرمکننده و لذتبخش نیز میباشد.
لزوماً مهم نیست که یکی از این رویکردها کارآمدتر از دیگری باشد. باز کردن ذهن خود به روی چیزهای جدید و به روش های جدید مفهوم یادگیری است.
اگر علاقهمند به اخبار رمزارز ها هستید حتما از سایت خبری استودیو رمزارز دیدن کنید: