اکثریت مردم می خواهند یک زبان خارجی را به خوبی یاد بگیرند و حتی شاید آرزو داشته باشند که چندزبانه شوند. روش هایی که با شما به اشتراک می گذارم به شما کمک می کند تا برروی عادت های روزانه خود تمرکز کنید تا به کسی که آرزو دارید تبدیل شوید.
ولادیمیر کیست؟
ولادیمیر اسکولتی (Vladimir Skultety) در کشور اسلواکی، کشور کوچکی در شرق اروپا در سال ۱۹۸۴ میلادی متولد شده است. وی مدتی در تایوان اقامت مشغول به کار بود. شخصیت وی به گونه است در همان برخورد اول با او، متقاعد می شوید که با فردی پر انرژی، شاد و با اعتماد به نفس روبرو هستید.
ولادیمیر به افراد درون باشگاه ورزشی توصیه می کند وقتی یک ست را تمام کردید، برای پنج تکرار دیگر فشار بیاورید. این توصیه ای است که با آن، بدن خود را آنچه که ما به آن بدن عالی می گوییم، حفظ می کند. او همچنین چندین بار در مسابقات سه گانه شرکت کرده است و به ۱۹ زبان دنیا صحبت می کند. او به هر سطح موفقیت که دلش می خواهد و بسیاری از مردم فقط می توانند رویای آن را داشته باشند، می رسد.
بیشتر اینها به خاطر وضعیت روحی اوست و همیشه خود را از منطقه امن خود بیرون می راند. اگر دوست داشته باشید که بدانید ذهن یک فرد شگفت انگیز چگونه است، در ادامه به چند سوال در مورد خواب، رژیم غذایی، تمرین، موسیقی و زبان پاسخ داده است.
برنامه خواب: هشت ساعت در شبانه روز می خوابم.
برنامه صبحگاهی: ساعت شش صبح از خواب بیدار می شوم، آب می نوشم، بدن خود را با حرکات نرمشی، کششی و بیشتر حرکات ژیمناستیک گرم می کنم و بعد صبحانه.
برنامه رژیم غذایی: به گیاهخواری و در حال حاضر با ۵ الی ۶ وعده در روز متمایل هستم. صبحانه جو دوسر، انواع توت ها، چیا، شیر گیاهی و مصرف منظم مکمل های پروتئینی گیاهی را توصیه می کنم.
ورزشهای سه گانه: در پنج مسافت مسابقه سه گانه شرکت می کنم و همیشه تلاش می کنم که پنج کیلومتر را زیر بیست دقیقه نگه دارم.
تمرین: روزانه به سالن بدنسازی می روم، به مدت ده روز متوالی دویدن/ دوچرخه سواری/ شنا قدرتی میروم و سپس یک روز استراحت می کنم.
زبانها: به زبان های اسلواکی، مجارستانی، چک، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، هلندی، اسپانیایی، روسی، چینی ماندارینی، چینی کلاسیک، رومانیایی، پرتغالی، لهستانی، فارسی، ژاپنی، تایوانی، صربی، کانتونی صحبت می کنم.
موسیقی: مدت طولانی هشت ساعت گیتار جاز-فیوژن/فلامنکو تمرین می کنم و از آل دی میولا، پاکو د لوسیا، جان مک لاگلین تاثیر می گیرم.
سایر علایق: به شبیه ساز پرواز، طراحی وب علاقه دارد، در تایوان یک تجارت وارداتی انجام داده ام، وبلاگ و کانال یوتیوب نیز دارم که در آن می توانید ویدیوهایی را برای نکات آموزشی خود مشاهده کنید. همچنین یک کانال یوتیوب شخصی چینی وجود دارد که در آن ولادیمیر به شما تکنیک های حروف نویسی چینی را آموزش می دهد.
چگونه زبانهای خود را حفظ می کنید؟
ولادیمیر اسکولتی می گوید که همانطور که می دانید قرار گرفتن در معرض زبان اروپایی در تایوان زیاد نیست. من پادکست هایی برای همه زبان هایی که می دانستم و معمولاً روزانه بروز می شدند، به همراه داشتم و در هر لحظه اضافی که پیدا می کردم به آنها گوش می دادم. اگر زمان کافی وجود نداشت، فقط روی زبان هایی تمرکز می کردم که از نظر من اهمیت بیشتری داشتند. همچنین هر چند روز یکبار با دوستانم تماس می گرفتم و گپ می زدم و گهگاه کتاب هایی به زبان های دیگر می خواندم.
مهمترین تمرین آموزشی زبان شما چیست؟
پاسخ ولادیمیر اسکولتی، تفسیر همزمان به زبان خودم است. در ادامه اضافه اگر بتوانم یک مورد دیگر اضافه کنم، می گویم گوش دادن به محتوایی که یک سطح بالاتر از محدوده امن شما است، به ویژه محتوایی که ترجمه آن در دسترس باشد.
در مورد تفسیر همزمان، به مهارت های شغلی حرفه ای اشاره نمی کنیم، بلکه به تمریناتی می پردازیم که می توانید به تنهایی انجام دهید. به طور خاص، ترجمه همه چیزهایی که به زبان خارجی می شنوید به زبان خودتان، در همان زمان که آن را می شنوید. به عنوان مثال، اگر یک فرد به انگلیسی می گوید “The film was completely different from what I’d been expecting”، من بلافاصله در سرم به فارسی تعبیر می کنم “این فیلم کاملاً متفاوت از چیزی بود که انتظار داشتم“.
تجربیات ولادیمیر با هر یک از زبانها را مرور می کنیم:
۱) زبان اسلواکیایی: زبان بومی و اکتساب ذاتی.
۲) زبان مجارستانی: به عنوان زبان بومی و تحصیل در دوران کودکستان.
۳) زبان چکی: چک شبیه اسلواکی است، اما من در کودکی چک را از طریق داستان آموختم و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ در پراگ تحصیل کردم.
۴) زبان انگلیسی: از طریق غوطه وری. بین سنین ۸ تا ۱۸ سال را هر تابستان در ایالات متحده می گذراندم. من تجربه دبیرستانی بودن یا دانشگاهی بودن امریکایی ها را نداشتم، بنابراین نوشتن من به خوبی صحبت کردن نیست، اما به خوبی اکثر آمریکایی ها صحبت کردن را یاد گرفتم.
۵) زبان آلمانی: از طریق کسب طبیعی با بومی زبانان. من در حدود ۹ سالگی شروع به تماشای تلویزیون به زبان آلمانی کردم. به طور رسمی یادگیری آلمانی را از ۱۲ سالگی شروع کردم. ما در مدرسه زبان آلمانی داشتیم، اما من دو روز در هفته بعد از مدرسه با یک بومی زبان آلمانی کلاس داشتم و چند تابستان را هم در اتریش گذراندم. در آن سن، بچه ها خیلی سریع یاد می گیرند و اینکه واقعاً یک تابستان کافی بود تا اولاً دانش عمدتا منفعل زبان آلمانی خود را به یک زبان فعال تبدیل کنم و دوم این که به من اطمینان دهد که می توانم آلمانی صحبت کنم. بعداً به اخبار به آلمانی گوش می دادم، آنها را به زبان اسلواکی ترجمه می کردم و کتابهایی را به آلمانی می خواندم.
نکته ۱) ساعت ها در کودکی تلویزیون آلمانی تماشا می کردم. گرچه این روش برای بزرگسالان به طور یکسان عمل نمی کند ولی مفید است که در زمان بچه دار شدن آن را به یاد داشته باشید.
۶) زبان ایتالیایی: از طریق خودآموزی و غوطه وری. من در ۲۲ سالگی به عنوان تبادل دانشجو به ایتالیا رفتم. قبل از حرکت به دلیل تصادف یک توقف ۱۰ ساعته داشتم، پس هنگام ورود یک رمان به زبان ایتالیایی خریدم و شروع به خواندن آن با یک فرهنگ لغت کردم که سعی می کردم به تنهایی زبان را بفهمم. من زمان زيادي تلويزيون تماشا كردم و با هم آپارتمانی هایم صحبت كردم.
نکته ۲) شروع یادگیری با خواندن یک رمان نیز یکی دیگر از روش های خودآموزی است و توصیه می شود با رمان هایی با دیالوگ های زیاد که قبلاً خوانده اید شروع کنید چرا که داستان را می دانید.
۷) زبان فرانسوی: از طریق خودآموزی. خواهر مادربزرگم در کودکی با من فرانسوی صحبت می کرد، اما پس از آموختن زبان ایتالیایی، به راحتی توانستم از طریق شنیدن اخبار و خواندن کتاب ها به زبان فرانسه دست یابم.
۸) زبان هلندی: از طریق خودآموزی. با توجه به دانش زبان آلمانی، یک کتاب درسی را گذراندم، سپس چند کتاب دیگر خواندم و به اخبار هلندی گوش دادم.
۹) زبان اسپانیایی: از طریق خودآموزی. در یک تابستان در نیویورک تصمیم گرفتم اسپانیایی یاد بگیرم. من لیست کلمات زیادی تهیه کردم و آنها را با زبان ایتالیایی که می شناختم مقایسه کردم. من با تفسیر همزمان زبان اسپانیایی که شنیده بودم به زبان اسلواکی تمرین کردم و با دوستانم صحبت می کردم.
۱۰) زبان روسی: از طریق خودآموزی/ غوطه وری. زبان روسی به زبان اسلواکیایی من نزدیک است، بنابراین من از روز اول شروع به گوش دادن به اخبار کردم. در ابتدا مجبور بودم تقریباً برای هر کلمه ضبط را متوقف کنم، اما با مرور هر روز لیست کلمات خود، فقط در چند هفته توانستم ۹۰٪ مطالب را درک کنم. سپس شروع به تفسیر همه چیزهایی کردم که شنیدم. یک کشف بزرگ من در اینجا پادکست های تک نفره بود که در آن مردم عمدتا به صورت اول شخص صحبت می کردند که برای یادگیری نحوه بیان خود بسیار عالی است. من یک ماه را در سن پترزبورگ گذراندم و پس از بازگشت به دوستانم زیاد پیامک می زدم.
نکته ۳) ضبط اخبار و ویديو، مشاهده آن، مکث و عقب بردن آن و دوباره گوش دادن آن برای زبانهای نزدیک به هم کار می کند، این روش باعث یادگیری ۹۰٪ مطالب برای ولادیمیر شد.
۱۱) زبان چینی ماندارینی: از طریق خودآموزی/غوطه وری. من روش های زیادی را امتحان کردم و در بیشتر آنها شکست خوردم. من با یک رویکرد آکادمیک شروع کردم: تلفظ، لحن، قواعد دستوری و نوشتن زیاد، اما باز به جایی نرسیدم. یافتن یک شریک برای تبادل زبان در پراگ به من بسیار کمک کرد. من پادکست های سطح متوسط چینی را حتی زمانی که مبتدی بودم گوش می دادم، مکث می کردم و دوباره گوش می دادم و این روش به خوبی کار کرد، زیرا وقتی به تایوان رسیدم به خوبی متوجه می شدم. من یادگیری نوشته ها را تا زمانی که یاد گرفتم خوب صحبت کنم متوقف کردم. صحبت با دوستان برای تفسیر برنامه های تلویزیونی یا آنچه دیگران می گفتند راحت تر از تلاش برای یادگیری با اخبار بود.
نکته ۴) آنچه را که می خواهید بگویید ترجمه نکنید. از یک بومی زبان بپرسید که او در آن موقعیت دقیق چگونه می گوید. بیاموزید که او چگونه می گویند. انتخاب کلمات ممکن است متفاوت باشد اما ایده یکسان است. این امر در مورد اکثر زبانها صدق می کند.
چینی کلاسیک: از طریق خودآموزی. متون را خواندم و دستور زبان را در یک کلاس در پراگ بررسی و مطالعه کردم. من بعداً یک فرهنگ لغت ریشه شناسی حروف نوشتاری نوشتم که نیاز به خواندن هزاران صفحه چینی کلاسیک داشت.
۱۲) زبان رومانیایی: از طریق خودآموزی. من دوره اولیه Assimil را گذراندم و به شنیدن اخبار و خواندن کتاب ادامه دادم. برداشت از زبان به راحتی بر اساس دانش من در مورد سایر زبانهای رومانسی و زبانهای اسلاوی اطراف بود.
۱۳) پرتغالی: از طریق خودآموزی. بیشتر یادگیری این زبان بر اساس دانش من به زبان اسپانیایی بود. من مستقیماً به شنیدن اخبار به زبان پرتغالی، تفسیر و صحبت با دوستان پرتغالی صحبت کردم.
۱۴) لهستانی: از طریق خودآموزی. من از روش مشابه روش یادگیری زبان پرتغالی استفاده کردم، این بار با آگاهی از زبانهای اسلاوی اطراف، این زبان را به دست آوردم.
۱۵) فارسی: از طریق خودآموزی. من در حالی که در تایوان بودم، یادگیری زبان فارسی را شروع کردم زیرا یک همکار ایرانی در محل کار داشتم. من خیلی نگران دستورزبان نبودم، فقط از او می پرسیدم که چگونه می توانم به فارسی برخی چیزهایی را بگویم و از این طریق مکالمه را شروع کردم. بعداً چندین بار در هفته به آموزش آنلاین ادامه دادم.
۱۶) ژاپنی: از طریق خودآموزی. در تایوان من با یک دانشجوی ژاپنی که می خواست چینی را یاد بگیرد، تبادل زبان کردم. در پایان هر جلسه، او آنچه را که در مورد آن بحث کرده بودیم برای من ضبط می کرد و من تا جلسه بعدی بارها و بارها به آن گوش می دادم.
۱۷) تایوانی: از طریق خودآموزی. مطالعات من به اندازه زبان ها در این مورد جدی نبود. من از تکنیک بسیار مشابهی با زبان ژاپنی استفاده کردم.
۱۸) صربی: از طریق خودآموزی. پس از کنفرانسی که در صربستان شرکت کردم و با همان تکنیکی که برای زبان روسی استفاده کرده بودم، یک رمان خریدم و به اخبار گوش دادم و سپس از طریق گفتگو با دوستانم این کار را ادامه دادم.
۱۹) کانتونی: از طریق خودآموزی. من رویکردهای قبلی را با پادکست ها و آموزش های آنلاین ترکیب کردم. من برنامه های خبری را به دو زبان ماندارین و کانتونی پیدا کردم، بنابراین برای فهمیدن ابتدا به زبان ماندارین گوش می دادم، سپس به زبان کانتونی تغییر می دادم که کار را آسان تر می کرد.
دو گرایش ولادیمیر
اگر دقت کرده باشید یکی از گرایشهایی که در تمام توصیفات ولادیمیر ذکر شده این است که او همیشه با چیزهایی کار می کند که از سطح خودش بالاتر است. به عنوان مثال ، بدون دانستن یک کلمه از بسیاری از زبانهای جدید خود، مستقیماً با پخش اخبار و رمان ها شروع می کند. گویی موارد مقدماتی اتلاف وقت هستند و شما را در سطح مبتدی نگه می دارند. در حالی که وقتی بر روی زبان در سطوح دشوارتر تمرکز می کنید، پیشرفت های بزرگی در روند خود به دست می آورید و ما می توانیم این را در بسیاری از زمینه های زندگی و دستاوردهای ولادیمیر مشاهده کنیم.
دومین گرایش این است که ولادیمیر یک زبان را بر اساس دانش خود از یک زبان دیگر یاد می گیرد. بنابراین او برای هر گروه زبانی چندین زبان اصلی دارد: اسلواکی، ایتالیایی، آلمانی و چینی ماندارین. همه زبانهای دیگر (به جز مجارستانی و فارسی) بر اساس این چهار نوع هستند: هلندی بر اساس آلمانی می باشد. چک، لهستانی، روسی، صربستانی همه بر اساس زبان اسلواکی او می باشند. رومانیایی، فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی همه بر اساس ایتالیایی او و کانتونی، تایوانی و ژاپنی (به میزان کمتر) بر اساس زبان چینی ماندارین می باشد.
نتیجه
آنچه که همه موارد گفته شده به آن اشاره می کند منطقه امن و راحت شما است: ولادیمیر در تعیین آنچه خارج از محدوده راحتی خود است و نحوه سازگاری با سطح جدید راحتی بسیار خوب عمل کرده است. در حالی که فراگیران زبان به تمرین خود ادامه می دهند و هرگز منطقه امن خود را ترک نمی کنند، ولادیمیر قبلاً در سطح بعدی راحتی جای گرفته است که ممکن است به سطحی باشد که افراد کمی به آن می رسند. بنابراین زمانی که یک زبان آموز معمولی به سطح متوسط برسد ، ولادیمیر در حال حاضر بر سطح پیشرفته ای از زبان مسلط شده است.
ولادیمیر در مصاحبه گفته که در حال حاضر به اندازه کافی زبان آموخته است. اکنون که او می تواند تقریباً با هر کسی در اروپا و شرق آسیا ارتباط برقرار کند. ما فقط می توانیم انتظار داشته باشیم که زبان های او رشد و پیشرفت کنند زیرا او در قلب اروپا زندگی و کار می کند.