یادگیری یک زبان جدید مانند راه رفتن در میدان مین است و هرکس در این راه قدم میگذارد، به هر قیمتی تلاش میکند تا از خطاها اجتناب کند.
این خطاها همه جا هستند و اگر به یکی از آنها برخورد کنید ممکن است تمام آنچه را که درباره یک زبان میدانید در یک لحظه از بین برود. اگرچه خطاهای زبانی ممکن است مانند خطا در میدان مین خطرناک نباشند و زندگی کسی را تهدید نکند اما اینکه در مسیر درست بمانید بسیار مهم است. بعلاوه از آنجاییکه خطا در یادگیری زبان میتواند پیامدهای جدی داشته باشد، پس باید سخت تلاش کنید تا آنها را حذف کنید.
در مسیر یادگیری راههای زیادی وجود خواهد داشت و تصمیم اشتباه میتواند شما را به سمت خطاهایی سوق دهد که باعث میشود در فرایند یادگیری دچار اشتباه شوید.
با شناختن این خطاها براحتی میتوانید از انجام آنها اجتناب کنید. در این مقاله به ده مورد از رایجترین آنها اشاره خواهیم کرد تا بتوانید با اجتناب از آنها براحتی مسیر یادگیری زبان را طی کنید و از آن لذت ببرید.
تفاوت بین خطا و اشتباه چیست؟
تشخیص فرق بین اشتباه و خطا بسیار مهم است. اشتباه زمانی رخ میدهد که شما قانونی را بدانید اما تصادفاً آن را زیرپا میگذارید. خوشبختانه وقتی این اتفاق میافتد متوجه میشوید و آن را تصحیح میکنید.
اما خطا کردن یعنی انحراف ناخواسته از چیزی که درست است و چون شما چیزی را نمیدانید ناخواسته آن را به کار میبرید که این مسئله بزرگتری است.
در این مطلب دو نوع خطای زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت:
- خطاهای زبانی : خطای زبانی زمانی رخ میدهد که ما از قوانین زبانی که سعی در یادگیری آن داریم، آگاهی نداریم. و به اندازه کافی در مورد آن زبان یاد نگرفتهایم بنابراین قوانین را به اشتباه اجرا میکنیم.
تحقیقات آکادمیک زیادی در مورد چگونگی وقوع این خطاها وجود دارد. اگر به این موضوع علاقه دارید، این مقاله که در مورد انواع، علل و اصلاح خطاهای زبانی است را مطالعه کنید.
- خطاهای دیدگاهی : همچنین خطاهایی هم وجود دارند که دربارهی روش تفکر ما نسبت به یادگیری یک زبان هستند که ممکن است در نحوه تفکر ما در مورد یادگیری زبان خطاهایی وجود داشته باشد. بدون دانستن یا درک روند یادگیری زبان، ما باورهای غلط را تأیید میکنیم.
هر دوی اینها برای یادگیری زبان مضر است و باید به هر قیمتی از آنها اجتناب شود.
خطاهای زبانی
- تداخل زبان اول
تداخل زبان اول زمانی رخ می دهد که قوانین زبان مادری شما مخفیانه وارد زبان دوم شما شده و بر آن تأثیر میگذارد.
تداخل مثبت در واقع میتواند مهارتهای زبانی شما را بهبود بخشد. این امر زمانی اتفاق میافتد که شما قوانین زبان اول خود که دقیقاً با قوانین زبان دوم شما مطابقت دارد را به شکل صحیح به کار ببرید.
تداخل منفی چیزی است که باید نگران آن باشید. این مسئله زمانی اتفاق میافتد که قوانینی را از زبان اول خود به کار ببرید که با قوانین زبان دوم شما مطابقت ندارد. این تداخل میتواند باعث بروز خطاهایی در زبان دوم شما شود.
معمولاً هنگامی که سعی میکنید ساختارهایی از زبان اصلی خود مانند ترتیب کلمات، جنسیت در دستورزبان یا وجههای فعل رادر زبان دوم به کار ببرید، این موارد در مکالمه و نوشتن شما نمود پیدا می کند.
اگرچه دانستن تمام قوانین و ساختارهای زبان دوم در مدتی کوتاه و در اوایل یادگیری زبان تقریبا غیرممکن است اما میخواهید خیلی سریع به جواب سوالهایتان برسید. این بدان معناست که بهترین راه برای جلوگیری از این خطاها مطالعه متمرکز است. از خود بپرسید چه مبحثی بیشترین سختی را برای شما دارد و مطمئن شوید که علاوه بر مطالعه مدتی را به دریافت پاسخ سوالات خود اختصاص میدهید.
با پیشرفت بیشتر در زمینه آموزش زبان به راحتی میتوانید تفاوت بین قواعد زبان اول و دوم خود را تشخیص دهید.
- تلفظ
برخی از صداها در یک زبان معادلی در زبان دیگر ندارند بنابراین تلفظ این صداهای ناآشنا دشوار خواهد بود.
به عنوان مثال ممکن است متوجه شده باشید که بسیاری از بومیان اسپانیاییزبان که از آمریکای لاتین آمدهاند برای ایجاد صدای “th” مشکل دارند. اگرچه ممکن است این صدا را در اسپانیا بشنوید اما صدای “th” به طور طبیعی در سایر مناطق اسپانیایی وجود ندارد.
زبان مورد نظر شما هر چه باشد احتمالاً اکثر گویشوران بومی منظور شما را میفهمند حتی اگر همه حرفها را به درستی تلفظ نکنید. با این حال تلفظ نادرست برخی از کلمات (به ویژه در زبانهایی که از لحن استفاده میکنند)، میتواند باعث ابهام و سردرگمی شود و نشان میدهد که شما یک گویشور بومی نیستید.
بهترین راه برای مقابله با این خطاها تمرین گوش دادن است. هر چه بیشتر گوش بدهید و صداها را بشناسید، تشخیص و درست استفاده کردن از آنها راحتتر میشود. برای صداهای بسیار پیچیده حتی میتوانید به دنبال درسهای هدفمند باشید که بر صداهای مشکل تمرکز میکنند. بسیاری از درس های یوتیوب صداهای پیچیده را پوشش میدهند و حتی تا آنجا پیش می روند که توضیح میدهند کجا زبان خود را قرار دهید.
- دستورزبان (گرامر)
خطاهای گرامری قاتل وجود هر زبانآموز است. این خطاها اغلب نتیجه مطالعه ناقص یا نادرست هستند.
به عنوان مثال لاتین، روسی، آلمانی و یونانی از سیستمی استفاده میکنند که در آن پسوند کلمات بسته به نقش هر کلمه در جمله تغییر میکند. از آنجا که انگلیسی مدرن معادل این سیستم را ندارد درنتیجه درک آن اغلب برای انگلیسی زبانان بومی دشوار است.
همه کلمات میتوانند بین جملات یکسان باشند اما اگر یک کلمه در حالت اشتباه باشد میتواند معنای جمله را کاملاً تغییر دهد.
برای جلوگیری از خطاهای گرامری نه تنها باید قواعد دستورزبان را بخوانید بلکه مطالعه استثنائات این قوانین نیز مهم است. بسیاری از زبانها دارای افعال بیقاعده یا قوانین پیچیده دیگری هستند که به نظر میرسد قوانین اساسی دستور زبان را نقض میکنند. اگرچه به کار بردن قوانین پیچیده و استثنائات در زبان مادری خیلی راحت است اما کاربرد آنها در زبان دوم سخت تر است.
تنها راه یادگیری و به خاطر سپردن این قوانین مطالعه دقیق است.
- واژگان
خطای واژگانی زمانی رخ میدهد که درک درستی از کلمات خاص ندارید. حتی اگر در قوانین گرامری متخصص باشید، نداشتن کلمات کافی در دایره لغات خود یا درک واضح از یک اصطلاح، مانع درکمطلب و فهم آن میشود.
اگرچه بیان غیرمستقیم(همان توصیف کلمه) یکی از تاکتیکهایی است که وقتی درباره معنی کلمهای مطمعن نیستید، از آن استفاده میکنید اما مطالعه بیشتر واژگان و گسترش دایره لغات راه مفیدی برای جلوگیری از خطاهای واژگان است. برای اطمینان از کاربرد صحیح واژگان استفاده از منابعی که لغات را در متون اصلی و معتبر به شما نشان میدهند بسیار مفید خواهد بود.
- عدم تعادل در مهارتها
تعادل فقط برای کسانی که یوگا تمرین می کنند، نیست. زبانآموزان نیز به آن نیاز دارند.
بیایید وانمود کنیم که نمی دانید هر یک از اجزای زبان چقدر اهمیت دارد بنابراین هنگام مطالعه یکی از آنها را بهطور کامل نادیده می گیرید. فرض کنید از طریق یکی از شبکه های اجتماعی با یک روس آشنا شدید و هرروز با او صحبت میکنید و از همین طریق برای سفرتان به روسیه آماده میشوید. اما در همین حین از مهارت خواندن خود غافل میشوید. بعد از یک روز دلگیر در مسکو تقریباً در وسط میدان سرخ با یک بحران روبرو می شوید. شما نمیتوانید هیچ یک از علائم و تابلوها را بخوانید تا راه خود را پیدا کنید!
در یادگیری یک زبان باید تمام مهارتها به یک اندازه تمرین شوند و هیچکدام بر دیگری ارجحیت نداشته باشند. باید مهارتهای شنیدن، خواندن، نوشتن و مکالمه را به یک اندازه بلد باشید تا بتوانید درست با دیگران ارتباط برقرار کنید. این امر به ویژه در صورتی که به صورت خودآموز زبانی را مطالعه کنید، اهمیت بیشتری دارد. برای اینکه تمام مهارتها را به یک اندازه یاد بگیرید می توانید از منابع مختلفی برای یادگیری استفاده کنید یا منبعی را پیدا کنید که تمام مهارتها را پوشش دهد.
خطاهای دیدگاهی
ممکن است تا پیش از این تجربه یادگیری یک زبان جدید را نداشته باشید و شاید لازم باشد کسی نگرش و دیدگاهتان را تعدیل کند و یا با توضیح دادن مسائلی را برای شما شفافسازی کند. بعضی از خطاهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم ممکن است برای شما آشنا باشد و امیدواریم که بتوانیم این مشکلات را با هم رفع کنیم!
- زبان اشتباه
وقتی تصمیم میگیرید چه زبانی رابیاموزید، در واقع در حال پیدا کردن شریک زندگی خود هستید، پس از این تصمیم سرسری رد نشوید و با فکر و تحقیق انتخاب کنید.
انتخاب زبان اشتباه میتواند انگیزه یادگیری شما را از بین ببرد و منجر به این شود که هرگز به اهداف خود نرسید. به همین دلیل مهم است که قبل از شروع روند یادگیری اهداف خود را با دقت در نظر بگیرید.
به عنوان مثال اگر به دنبال یادگیری زبان برای تجارت هستید، احتمالا انتخاب آن زبان با زبانی که برای سفر انتخاب میکنید، متفاوت خواهد بود. انگیزه کلید موفقیت در یادگیری زبان است و انتخاب زبان مناسب این تجربه را جذاب میکند.
برای اینکه مطمئن شوید زبان درستی را انتخاب کردید، باید زمان صرف کنید و اهدافتان را ارزیابی کنید. اگر نیاز به کمک داشتید، بهتر از کسانی که چندزبانه هستند یا زبان دومی را با موفقیت یاد گرفتند کمک بگیرید.
- انتظارات غیرواقعی
اگر قبلا سعی کردهاید زبان یاد بگیرید و موفق نشده اید، احتمالاً انتظارات غیرواقعی داشتهاید. بسیاری از مردم میخواهند سریع زبان را یاد بگیرند و انتظار نتیجه فوری دارند اما این امکانپذیر نیست.
در نتیجه وقتی شما نتوانستید پس از گذراندن یک ترم زبان آلمانی در دانشگاه با همکلاسی آلمانی زبانتان مکالمه کامل داشته باشید، این شما را ناراحت کرد. اما باید این مسئله را بپذیرید که یادگیری یک زبان مثل دو ماراتن است نه دو سرعت و باید آهسته و پیوسته پیش بروید.
تا زمانی که این نکته را از همان ابتدا در نظر داشته باشید، میتوانید موفقیتهای خود را جشن بگیرید به جای اینکه به این فکر کنید که چقدر طول میکشد تا به هدفتان برسید.اگر انتظار تسلط فوری داشته باشید احتمالاً ناامید خواهید شد.
مدت زمان یادگیری زبان بر اساس سختی زبان و مهارت ، تمرکز و تعهد شما متفاوت است. با این حال موسسه خدمات خارجی تخمین زده است که یادگیری زبانها بین 575 تا 2200 ساعت طول میکشد.
- تعهد مالی و زمانی بالا
تعداد زیادی از زبانآموزان به دلیل موانع مختلف دست از یادگیری کشیدند. اگرچه یادگیری زبان ممکن است فرآیندی پرهزینه و زمانبر به نظر برسد. اما این تفکر غلط به سرعت قابل جبران است. زیرا گزینههای زیادی برای زبان آموزان وجود دارد. اگر واقعاً می خواهید زبان یاد بگیرید، میتوانید منبع مناسب خود را براحتی پیدا کنید.
برای زبانآموزانی که بودجه زیادی ندارند و برای کسانی که مشغلههای زیادی دارند، منابع آموزشی زیادی وجود دارند. حتی نرمافزارهایی طراحی شده است که با روزی یک دقیقه هم میتوانید زبان یاد بگیرید. نباید اجازه دهید زمان یا پول مانع رسیدن شما به هدفتان شود.
- ناتوانی در درک گویشوران بومی
اولین باری که به مکالمه یک گویشور بومی که به زبان مقصد صحبت میکند گوش میدهید، ممکن است دچار اضطراب و استرس شوید. مطمئن هستید که هرگز هیچ یک از حرفهای آنها را درک نخواهید کرد. اگر بدون متن کمکی یا ترجمه این کار را بکنید، حدستان درست خواهد بود.
هیچ شکی نیست که موانع زبانی همیشه وجود دارند اما میتوانید از پس آنها بربیایید و بر آنها غلبه کنید. فقط مهم است که به یاد داشته باشید که همه از یک جایی شروع میکنند. مایکل فلپس قبل از آنکه مدالهای طلای المپیک را دریافت کند سالها شنا کرده بود.
به همین ترتیب، به نظر میرسد سرعت یادگیری مهارت مکالمه کندتر از مطالعه خود زبان است. آنچه که در اوایل به نظر میرسد هیچوقت با سرعت سریع امکانپذیر نیست، روزی سرعت نرمال و مطلوبی خواهد داشت.
- منابع کسلکننده
برخی از زبان آموزان نمی دانند که منابع مختلفی برای یادگیری زبانها وجود دارد که میتوانند استفاده کنند و در انتخاب منابع دچار اشتباه میشوند. به کتابهای قدیمی و از رده خارج دبیرستان یا دانشگاه فکر کنید! فاجعه است.
خوشبختانه شما دیگر محدود به آنها نیستید. تکنولوژی هر روز در حال پیشرفت است و منابع بی پایان و مفید را در اختیار ما قرار میدهد. همچنین اگر منابعی مانند آن کتاب درسی قدیمی را ترجیح میدهید، بیش از آنچه که فکرش را بکنید حق انتخاب دارید.
هرچه را که انتخاب میکنید، مهم است که آنها را با دقت انتخاب کنید. شما به منابعی نیاز دارید که مهارت خواندن، شنیدن، مکالمه و نوشتن شما را تقویت کند و درعین حال باید مطمئن شوید که این منابع توجه شما را جلب کرده و برای شما جذاب هستند.
کلام اخر
این خطاها و اشتباهات در یادگیری زبان را به خوبی مطالعه کنید و راههای مقابله با آنها را که به شما گفتیم به خاطر بسپارید.
هنگام یادگیری زبان مراقب این خطاها باشید. اگر با دقت روند یادگیری خود را طی کنید، خواهید دید که تسلط و مهارت در زبان مانند پیادهروی در پارک است.