fafa سپتامبر 29, 2021

جمله ”عشق فاصله نمی شناسد“ گواهی واقعی بر رابطه بین شیکای (Shihkai) و امیلیا (Emilia)، زوج تایوانی-لهستانی می باشد.

این زوج داستان آشنایی و زندگی خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند و فیلم های آموزشی زبان را به طور مرتب در کانال یوتیوب برای مخاطبان تایوانی بارگذاری می کنند، همچنین زبان لهستانی را برای علاقه مندان بسیاری قابل دسترسی می کنند.

در ادامه گفتوگو با این زوج، از آنان در یادگیری زبان سوالاتی پرسیدیم که شاید توضیحات آنها شما را به یادگیری زبان ترغیب کند.

جذابیت زبان چینی در چیست؟

برای لهستانی ها، یادگیری زبان چینی تقریباً غیرممکن است. امیلیا در مورد ذهنیت مردم لهستان درباره زبان چینی این چنین می گوید:

زبان لهستانی با ۳۲ حرف، زبان چینی را به معنای واقعی متفاوت با بقیه زبان های جهان می بیند؛ شکل نوشتاری شامل کاراکترهایی از ترکیب خطوط ساختگی و یک تلفظ جداگانه حفظی برای هر کاراکتر است. اما این مسئله بخشی از جذابیت زبان چینی برای امیلیا بود.

امیلیا به عنوان شخص تحصیل کرده در رشته موسیقی، ملودی چینی را زیبا یافت و از پیچیدگی تُن های زبان چینی تحت تاثیر قرار گرفت. او معتقد است که با کمی تمرین، یادگیری زبان چینی واقعا کار دشواری نخواهد بود. او اعتراف می کند که هنوز برایش سخت است که چند صدا مانند è (در 餓؛ به معنای گرسنه) و yuán yuè (در 元月؛ به معنای ژانویه) را که هیچ مرجع آوایی مستقیمی در زبان لهستانی ندارند، تلفظ کند.

شوهرش نیز این واقعیت را تایید و با لبخند او را ترغیب می کند. به همان اندازه که امیلیا هنوز تا حدی احساس می کند که در برخی از لحن چینی درمانده است، برخی تسلط او را به زبان چینی را خوب می بینند.

اما راز او در چیست؟

تمرکز بر مهارت مکالمه یا مهارت نوشتاری؟ کدام بهتر است؟

با شروع دوره راهنمایی در لهستان، دانش آموزان این کشور باید زبان دوم خود را از بین رایج ترین گزینه ها مانند روسی، اسپانیایی، آلمانی و فرانسوی انتخاب و بیاموزند. جدا از برنامه درسی اجباری، اکثر مردم لهستان بیش از سه زبان را از روی علاقه فراوان یاد می گیرند. امیلیا به ترتیب به چهار زبان لهستانی، روسی، انگلیسی، چینی و خواهر او به ترتیب به هفت زبان لهستانی، روسی، انگلیسی، فرانسوی، سوئدی، چینی و ایرلندی صحبت می کند.

یکی دیگر از جنبه های جالب آموزش زبان در لهستان تمرکز بر گفتگو یا صحبت کردن به آن زبان است، اما این روش یادگیری چیزی نبود که امیلیا در تایوان تجربه کرد.

اکثر دانش آموزان تایوانی از نظر گرامر و واژگان عالی هستند، اما وقتی صحبت از ارتباط واقعی می شود، اعتماد به نفس کافی برای برقراری ارتباط را ندارند. مطمئناً ممکن است کسی که در نویسندگی پرکار و با استعداد است، لزوماً یک سخنران عالی نباشد.

انگیزه واقعی در یادگیری زبان چیست؟

داشتن یک نگرش یادگیری فعال انگیزه واقعی در رشد و پیشرفت است.

نظر شیکای درباره یادگیری زبان جدید اینگونه می باشد:

مهمترین عامل برای من علاقه مندی به آن زبان است چرا که یادگیری یک زبان یک برنامه بلند مدت است.

امیلیا با تایید گفته های شیکای، بر اساس دیدگاه خود اینکونه بیان می کند:

من معمولاً زبانی را انتخاب می کنم که برای من خوش صدا باشد یا فرصت استفاده از آن را داشته باشم. 

امیلیا در واقع یادگیری زبان روسی را بر اساس این روش انتخاب کرد، آوای آن را دوست داشت و این به او کمک کرد تا اطلاعات پژوهشی ارزشمندی را از بسیاری از وبسایت های اسلاوی بدست آورد.

پس از انتخاب زبان مورد نظر، بسیاری از مردم در مورد بهای تبدیل شدن به یک گوینده مسلط تعجب می کنند. متأسفانه، هیچ کس نمی تواند به طور قطعی بگوید، اما چیزی امیلیا و شیکای به ما آموختند این است که مشتاق ماندن در مورد زبان و یادگیری آن بسیار ضروری است.

تسلط و روان بودن در یک زبان به این معنا نیست که شما هر کلمه ای را در یک زبان می فهمید.

تسلط امیلیا و شیکای این است که بتوانند به سادگی در یک مکالمه عمیق تر شرکت کنند. تا وقتی که بتوانید نظر صادقانه خود را در مورد یک بحث بیان کنید، اشتباه کردن در چند کلمه پس و پیش مشکلی بوجود نمی آورد.

نحوه تطبیق با زبان دنیای واقعی

امیلیا در دانشگاه ورشو زبان چینی را آموخت و قبل از آمدن به تایوان برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی، جز برترین دانشجویان در زبان چینی بود. با این حال، زندگی در ابتدا آنطور که انتظارش را داشت، راحت نبود.

امیلیا در تایوان خود را در احاطه زبان مشاهده کرد، او نمی توانست گفتوگوهای مردم محلی را درک کند، چه برسد به اینکه با آنها صحبت کند. او مجبور شد تا زبان چینی را از نظر سرعت، لحن، کاربردهای محاوره ای و نحوه صحبت در تایوان دوباره یاد بگیرد. او هیچ کتابی برای مراجعه به آن و یا یادداشت هایی که حرف درست در زمان درست به او یادآوری کند، در دسترس نداشت. در اینجا بود که متوجه شد زبان چینی اش آنقدرها که فکر می کرد، تعریفی نبود.

شیکای درباره درگیری زبان امیلیا، یکبار به امیلیا در مورد داستان غم انگیزه یکی از دوستانش درباره گرفتن بلیط پاره از یک بلیط فروش به امیلیا گفت. از آنجا که بلیط فروش (scalper) در زبان چینی (黃牛) نام دارد و معنی تحت اللفظی آن گاو زرد می شود، امیلیا برای مدت طولانی گیج شده بود و نمی توانست بفهمد که چگونه گاوها قادر به فروش بلیط هستند. شیکای بعد از این قضیه، نحوه ارتباط با امیلیا را تغییر داد و همیشه مواردی را که ممکن بود معانی تحت اللفظی دیگری داشته باشند را توضیح می داد. با گذشت زمان امیلیا به زبان چینی مسلط تر شد و در حال حاضر صحبت کردن او مانند هر بومی زبان دیگر در تایوان طبیعی است.

چگونه زبان به یک رابطه ختم شد

اگر امیلیا زبان چینی را یاد نگرفته بود، برای شروع فصل جدید زندگی خود به تایوان نمی رفت و و خود را در محیطی که زبان آن را نمیدانست غوطه ور نمی کرد؛ و چون به زبان چینی مسلط است توانست پروژه تحقیقاتی خود را به پایان برساند و و بدون هیچ مانعی با خانواده و دوستان شیکای ارتباط برقرار کند.

امیلیا در ادامه با اطمینان خاطر می افزاید:

اگر بخواهم کسی را بهتر بشناسم، نیازی ندارم که شیکای مترجم من باشد.

و توضیح می دهد که زبان انگلیسی تنها گزینه برای افرادی نیست که نمی توانند به زبان دیگری صحبت کنند. وقتی فرصتی برای قرار گرفتن در یک محیط جدید به شما داده می شود، کاری که باید انجام دهید این است که تا آنجا که می توانید خود را با آن وفق دهید یعنی فرهنگ آن را بشناسید و صحبت کردن را یاد بگیرید.

در مورد شیکای، علاقه او به یادگیری زبان های جدید منجر به آشنایی زیبا با همسرش، امیلیا شد. شیکای این فرصت را داشت که در خارج از کشور کار کند و با افرادی از سراسر جهان ملاقات کند، چرا که می تواند انگلیسی صحبت کند. به یادماندنی ترین تجربه او موج سواری در سنگاپور بود که به او کمک کرد تا قبل از اینکه سرانجام با زن زندگی خود از طریق یک دوست مشترک در آن اجتماع ملاقات کند تا حدودی شناخته شود.

چه چیزی در ثبات یادگیری زبان مورد نیاز چیست

شیکای یکی از معدود افرادی است که در تایوان زبان لهستانی یاد می گیرد، چرا که منابع آموزشی بسیار کمی آنجا در دسترس است. از نظر دشواری زبان، زبان لهستانی برای افرادی که بومی زبان چینی هستند دومین زبان سخت پس از زبان روسی به شمار می رود. او درباره موانع موجود در تجربه یادگیری خود در مورد دستور زبان لهستانی که از تغییرات پیچیده ای تشکیل شده است، صحبت می کند و اینکه نمی تواند آن را از دیدگاه دستور زبان چینی تشخیص دهد.

شیکای درباره اولین ملاقات با خانواده امیلیا که خنده دار و فراموش نشدنی است اینگونه بیان می کند که قبل از ملاقات، به طور مخفیانه برخی از عبارات لهستانی را از ویدئوهای یوتیوب مانند سلام و احوال پرسی اولیه، معرفی و شمارش ۱ تا ۱۰ آموخته بود، به امید اینکه آنها را غافلگیر کند. هنگامی که به خانه امیلیا رسیدند، شیکای بسیار دست پاچه بود و همه چیزهایی را که آموخته بود فراموش کرد … به جز شمارش ۱ تا ۱۰، بنابراین او اینگونه برای اولین بار به پدر و مادر همسر آینده خود سلام کرد.

هر زمان که شیکای به این خاطره نگاه می کند، آرزو می کند که می توانست بیشتر تمرین کند. روشی که او هنگام یادگیری زبان لهستانی استفاده می کند، تمرین مداوم و هرروز است. تمرین روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه بسیار مؤثرتر از ۲ تا۳ ساعت در یک روز در هفته می باشد. شیکای روش آهسته و پیوسته خود را بسیار توصیه می کند و هر روز به لهستانی امیلیا توجه زیادی می کند. پس بهتر است هر شخص زبانی که یاد می گیرد را روزانه تمرین کند، یا هر زمان که ممکن شد، با آن ارتباط برقرار کند.

تکنیک های یادگیری امیلیا

امیلیا به عنوان یک زبان آموز با تجربه در چندین زبان، برخی از تکنیک های یادگیری را برای علاقمندان ایجاد کرده است.

روشهای یادگیری باید شامل آموزش غیرفعال و منفعل مانند خواندن و گوش دادن و فعال مانند نوشتن و صحبت کردن، باشد. حذف هر عنصر کاربرد کلی زبان را محدود می کند. رونویسی داستان مورد علاقه یا اشعار آهنگ یک راه عالی برای بهبود مهارت های نوشتاری است، اما اگر صحبت کردن در اولویت قرار دارد، آموزش مکرر صحبت کردن کلید اصلی موفقیت به شمار می رود.

اشتباه کردن اشکالی ندارد، تمرین مداوم همه چیز را درست می کند.

امیلیا می گوید:

اهداف کوچکی تعیین کنید و وقتی به آنها رسیدید احساس غرور کنید.

یادگیری زبان فقط برای گذراندن امتحانات نیست. تعیین هدف یادگیری و اهداف کوتاه مدت تنها یک آغاز است. خودشناسی و یافتن یک سرعت یادگیری راحت به اندازه رعایت نظم و انضباط اهمیت دارد. انجام یک کار در یک زمان معین و برخورد تدریجی با همه جنبه های یادگیری شما به نتایج عالی منجر می شود.

حرف آخر

عشق امیلیا به ملودی و لحن زبان چینی جهان او را باز کرد و دید او را نسبت به فرهنگ های جدید گسترش داد. زبان چینی به زبان مادری جدید او و راهی برای زندگی که بر اساس اشتیاق، فداکاری و تعهد بنا شده است، تبدیل شده است.

شیکای که قبلاً مهندس بود و با فشار کاری زیادی روبرو بود، از طریق صحبت کردن به زبان انگلیسی برای پیدا کردن دوستان جدید، راهی جدید از زندگی را که به او نشان داد تا با همسر خود ملاقات کند و عاشق فرهنگ لهستانی شود. با فاصله ۸۷۲۰ کیلومتری ازهم، زندگی آنها برای همیشه بر اساس زبانهایی که به آنها صحبت می کنند تغییر کرده است. سرنوشت آنها نیز به دلیل انتخاب هایی که انجام داده اند رقم خورده است.

گذاشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش های ضروری با علامت (*) مشخص شده اند.