مقدمه
اهمالکاری (procrastination) به معنای این است که میدانیم کاری باید انجام شود، اما بدون هیچ دلیل موجهی از انجام آن طفره رفته یا آن را به زمانی نامشخص موکول میکنیم. آیا شما هم جزء افرادی هستید که هرروز میخواهید یادگیری زبان موردنظرتان را شروع کنید اما هر بار این کار را به تعویق میاندازید و یا اگر هم شروع هم کردهاید فقط یکی دو روز به آن متعهد بودهاید. به نظر شما مشکل کار کجاست؟
طبق تحقیقات انجام شده کسانی که اهمالکاری مزمن دارند و مدام کارهای خود را به تعویق میاندازند، نسبت به افراد عملگرا بیشتر در معرض فشار خون بالاتر، افسردگی، اضطراب، حمله قلبی، کاهش رضایت از زندگی هستند.
افراد زیادی هستند که واقعاً تمایل به یادگیری یک زبان جدید دارند، اما با این وجود هرگز قدمی برای آن بر نمیدارند. به نظر می رسد که مقاصد شما (صرف نظر از آرزوی شما) همیشه به عمل تبدیل نمیشود! چه در رویای کسب مهارت برای تبدیل شدن به شناگری حرفهای باشید و چه در آرزوی تسلط به زبان آلمانی، اهمالکاری می تواند مرگ یادگیری هر چیزی باشد. از آنجا که مواجهه با زبانهای خارجی اغلب بسیار ترسناک (و دشوار) به نظر می رسد، اهمالکاری یک مانع مشترک برای افراد امیدوار در یادگیری زبان است. جملاتی مانند “من از فردا شروع می کنم” ، “من منتظر هستم تا معلم زبان مناسب را بیابم” و هر بهانه دیگری که ممکن است برای همیشه مانع شما برای شروع یادگیری زبان باشد. آیا میخواهید که اهمالکاری را کنار بگذارید و واقعاً شروع به یادگیری کنید؟ در ادامه نکاتی برای مبارزه با اهمالکاری و شروع یادگیری زبان جدید ارائه میدهیم.
پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
۱. حواس پرتیها را شناسایی و محدود کنید
زندگی میتواند بسیار منحرف کننده باشد، به ویژه هنگامی که از طریق موبایلهای هوشمندی که حتی یک لحظه از خود جدا نمیکنیم به اینترنت دسترسی داشته باشیم، کنترل حواس پرتی هیچوقت برای کسی آسان نیست. همیشه یک برنامه جدید برای تماشا، یک کار برای اجرا و یک اعلان برای بررسی وجود دارد. حتی گاهی ممکن است به بهانه شستن ظرفها هم اهمال کاری کنید و آن را به یادگیری زبان مدنظرتان ترجیح دهید.
با نگاهی به اطراف خود سعی کنید بفهمید چه عواملی بیشتر حواس شما را پرت می کند و آن عوامل را محدود کنید. سعی کنید اعلانهای تلفن همراه را خاموش کنید یا آن را سایلنت کنید و کنار بگذارید، برای تماشای فیلم مدنظرتان برای بعد برنامه ریزی کنید (مگر اینکه از Netflix یا Disney+ برای یادگیری زبان مدنظرتان استفاده میکنید)، یا برخی از کارهای خانه را واگذار کرده و یا بین اعضای خانه تقسیم کنید. در صورت امکان، فضایی برای مطالعه پیدا کنید که در آن برای مطالعه راحت باشید. حتی میتوانید خانه خود را برای مطالعه در پارک، کتابخانه یا کافه ترک کنید. هرچه عوامل حواس پرتی کمتر باشد، تمرکز بر یادگیری برای شما آسان تر خواهد بود.
۲. ثبات احساسی خود را حفظ کنید.
موفقیت در زندگی از آن کسانی است که میتوانند در طول روز وضعیت احساسی خود را خوب نگه دارند و از افکار منفی فاصله بگیرند. این اصلی ترین عامل برای موفقیت است. کسی که خلق او در نوسان است و نمیتواند تمرکز خود را حفظ کند، بیشتر در معرض اهمال کاری است. برای کنترل احساسات افکار منفی را دور بریزید و مدام آن را در ذهن خود نشخوار نکنید. سعی کنید هر صبح ورزش و برنامه صبحگاهی داشته باشید، سبک زندگی خود را از یکنواختی خارج کنید.
۳. فقط شروع کنید.
شروع کردن مهمترین و سختترین بخش هر کاری است. حتی اگر نمیتوانید بخش مشخصی را در یک روز به پایان برسانید اصلا مهم نیست، فقط شروع کنید و به خود بگویید که اصلا مهم نیست که این کار مشخص را امروز به پایان برسانم و فقط میخواهم آن را شروع کنم و تا هر جایی که توانستم ادامه دهم. هنگامی که کاری را استارت میزنیم میبینیم که آنقدر هم که فکر میکردیم وحشتناک نبود و با احساس رضایتی که از خود داریم حس خوشایندی خواهیم داشت. اگر قدمی بردارید حتی کوچک، به شما برای ادامه مسیر انگیزه خواهد داد.
۴. به خود پاداش بدهید.
زمانی که به تنهایی زبان میخوانید ممکن است گاهی انگیزهی خود را از دست بدهید چون کسی نیست که شمارا تشویق کند و انگیزهتان را بالا ببرد. برای اینکه روند یادگیری برایتان خستهکننده نباشد میتوانید با تعیین اهداف کوچک، خود را به چالش بکشید و در صورت موفقیت در چالش پیش رو به خودتان جایزه بدهید.
چالشها را بسته به توان خودتان انتخاب کنید، مثلا اگر توانایی آن را دارید با خودتان قرار بگذارید یک کتاب با زبان انگلیسی را به طور کامل بخوانید یا به مدت یک ماه هر روز ۱۰ کلمهی جدید حفظ کنید یا با خود قرار بگذارید کل یک فیلم را به زبان اصلی درک کنید و یا اینکه توانایی صحبت کردنتان به انگلیسی را به تدریج از یک دقیقه به پنج دقیقه افزایش دهید.
همانطور که گفتیم سعی کنید اهدافی را انتخاب کنید که در حد تواناییهایتان انجامپذیر باشد وگرنه نتیجهی عکس خواهد داد و شما را بیانگیزهتر خواهد کرد.
۵. به خاطر داشته باشید که چرا از همان ابتدا شروع کردید.
گاهی اوقات در فرآیند یادگیری، کار و زندگی ممکن است انگیزه خود را از دست بدهیم. چرا در ابتدا یادگیری زبان مقصد خود را آغاز کردید؟ ارتباط مجدد با دلیل اصلی یادگیریتان میتواند به شما در کسب مجدد انگیزه و بازگشت به مسیر اصلی کمک کند. آیا سفر یا مهاجرتی در پیش دارید و لازم است به زبان مقصدتان تسلط داشته باشید؟ آیا به دلیل ارتباط بهتر با پارتنرتان در حال یادگیری زبان مادری پارتنرتان هستید ؟ به زمانی که شروع به یادگیری زبان کردید فکر کنید. چه چیزی باعث شد که بخواهید آن را یاد بگیرید؟ انگیزه شما برای شروع چه بود؟
۶. زبان مورد نظر خود را در زندگیتان ادغام کنید
گاهی اوقات یادگیری میتواند برایمان به کار بسیار سختی تبدیل شود. شما در بهترین حالت باید به طور منظم هر روز زبان را تمرین کنید. برای حل این مشکل باید به دنبال راهکارهایی باشید که یادگیری زبان را در زندگی روزمره خود ادغام کنید. با اینکار حتی اگر یک روز از روتین یادگیری زبان خود باز بمانید، با این روش در بقیهی قسمتهای روز به تمرین زبان میپردازید.
به کارهایی که در طول روز انجام میدهید فکر کنید، می توانید هر کدام را به زبانی که در حال یادگیری آن هستید انجام دهید. به عنوان مثال ، میتوانید زبان موبایلتان را تغییر دهید، خوانندگانی که به زبان مدنظر شما آواز می خوانند پیدا کنید و فیلمها و برنامههای تلویزیونی را به زبان موردنظرتان در پلتفرمهایی مانند Netflix و Disney تماشا کنید.
۷. پذیرش اشتباهات
بپذیرید که کار بی نقص در زندگی کسی وجود ندارد. ممکن است در مسیرتان دچار اشتباهات یا کم کاری یا نقص در روند یادگیری شوید. اما این نباید دلیلی برای از دست دادن انگیزهتان باشد. در شروع کار به خود گوشزد کنید که نمیخواهید کار بیعیب و نقص انجام دهید و این کار موجب میشود که مغزتان برای انجام آن کار کمتر اهمال کاری کند.
۸. از اهمال کاریمان استفاده مثبت کنید؟
پذیرش این موضوع که شما در کارهایتان اهمال کاری میکنید، میتواند سبب انگیزه و تلاشتان شود. باید به خود بگویید که وقت آن رسیده که تنبلی را تمام کنیم.
پذیرش تنبلی میتواند موجب ایجاد انگیزه و تلاش بیشتر در ما شود.
سخن پایانی
زمانی که ما کاری را عقب میاندازیم یا به اصطلاح اهمالکاری میکنیم، میخواهیم از یک احساس منفی فرار کنیم، اما همین اهمالکاری به ما احساس منفی بیشتری میدهد؛ مثلا شما با وجود اینکه که یک کار مشخص را باید انجام دهید اما به جای انجام این کار به مهمانی و تفریح میروید باز هم بخاطر اهمالکاری احساس منفی خواهید داشت و به شما خوش نمیگذرد. این کار احساس منفی ماندگارتری در شما ایجاد خواهد کرد که در نهایت موجب حال بدتان خواهد شد.
اغلب ما انسانها چون بیشتر تصمیمهایمان احساسی است، گاهی ممکن است به یک موضوع منفی توجه بیشتری بکنیم و تمام نکات مثبت آن کار را نادیده بگیریم و فقط به خاطر یک نکته منفی آن کار را به تعویق بیندازیم.
همانطور که اشاره کردیم معمولا دشوارترین بخش کار، شروع آن است. اما اگر گام اول را بردارید(هرچند کوچک) ، احساس خوشایندی خواهید داشت که برای ادامه مسیر برایتان انگیزه بخش خواهد بود.