fafa آگوست 9, 2021

سلام

نام من ایشیتا و هندی هستم.

من قبلاً در حاشیه دفتر خاطرات روزانه‌ام در قسمت اهدافم نوشته بودم : «یادگیری یک زبان خارجی». وقتی این عبارت را به عنوان هدفم می‌نوشتم،‌ هیچوقت فکر نمی‌کردم که سال‌ها بعد سفری به ایتالیا خواهم داشت که تمام زندگی من را تغییر می‌دهد که نه تنها یک زبان جدید را یاد می‌گیرم بلکه با آن زبان کار و درآمد نیز خواهم داشت!

بنابراین من تصمیم گرفتم تجربه‌ی خود از یادگیری زبان ایتالیایی را با دیگران به اشتراک بگذارم تا شاید به درد کسانی که به دنبال یادگیری این زبان هستند بخورد. من در این مسیر و سفری که داشتم چیزهای زیادی یاد گرفتم، اما بیش از هر چیزی، این سفری بود برای کشف خودم. بله! من خود واقعی‌ام را پیدا کردم. امیدوارم از داستان من لذت ببرید و از آن الهام بگیرید.

تجربه من در یادگیری زبان ایتالیایی

یادگیری زبان ایتالیایی برای من، دقیقاً مانند خروج از مرزهای کشورم و قدم گذاشتن در یک قلمرو ناشناخته برای اولین بار بوده است. با اینکه یک دهه پیش در یادگیری زبان خارجی تردید زیادی داشتم؛ اما در طول سالها متوجه شدم که این کار چقدر برای من، شخصیت و رشد من مفید و مؤثر بوده و باوجود روزهای خسته کننده‌ی زیادی که داشتم این سفر برای من، یک سفر هیجان انگیز بوده است.

من یادگیری زبان ایتالیایی را در سال 2015 از موسسه فرهنگی ایتالیایی در دهلی نو شروع کردم و سطح B1 را تا اواسط سال 2017 و B2 را در سال 2021 تکمیل کردم. به غیر از این دوره‌هایی که گذراندم، غوطه وری کامل در فرهنگ زبان موردنظرم، یکی از عوامل اصلی پیشرفت من در زبان بوده است.

بنابراین من روی روش‌های یادگیری دیگری مانند پادکست‌ها، برنامه‌های تلویزیونی‌، فیلم‌های یوتیوب و غیره (هر چیزی جز یک کتاب درسی) تمرکز کردم. به عنوان مثال ، هنگام آشپزی، من اغلب رادیو را روشن می‌کردم و به آن گوش می‌دادم. با این کار در طول ماه‌ها متوجه تفاوت در میزان درک و بهبود آن شده بودم. بنابراین بدون اینکه کار خاصی انجام دهم، واژه‌ها وارد ناخودآگاه من می‌شدند.( مطالعه‌ی منفعل)

چه چالشهایی داشتم؟

من در تمام سالها با چالش‌های زیادی در مسیرم روبرو شدم که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می‌کنم:

  •  یکی از چالش‌های عمده‌ای که با آن روبرو شدم این بود که مغز من از کارکردن به زبان ایتالیایی خودداری می‌کرد. روزهایی بود که من حتی نمی‌توانستم یک کلمه هم به زبان ایتالیایی صحبت کنم که خیلی به من بد گذشت.
  •  یکی دیگر از چالش‌هایی که من با آن روبرو بودم این بود که دائماً باید از دیگران می‌شنیدم که یادگیری زبان در سن سی سالگی غیرممکن است. مردم هر از گاهی به من می‌گفتند که این سن برای یادگیری خیلی دیر است و یادگیری زبان برای سن من مناسب نیست. اما من از آنها می‌خواستم به این بحث و افسانه پایان دهند چون من هدفم روشن بود و نمی‌خواستم با این حرفای بی سر و ته روحیه خود را از دست بدهم.
  •  همیشه، یکی از چالش برانگیزترین کارها برای من ترس از صحبت کردن بوده است. من همیشه در صحبت با مردم محلی مشکل داشتم و احساس خجالت می‌کردم. هرچند که بازخوردهای سازنده‌ی انها را دوست داشتم، اما همیشه نمیتوانستم درک کنم که آنها چه می‌گویند و برایم خیلی سخت بود.

یکی از بزرگترین چالش‌های شخصی من با رئیسم بود که در ادامه برایتان می‌گویم:

  •  رئیس من (در آن زمان)، یادگیری زبان ایتالیایی را کاری بی‌فایده برای من می‌دانست و عقیده داشت که این کار به وظایف کاری من در شرکت صدمه می‌زند. او حتی از اینکه من در روزهای تعطیلم برای یادگیری زبان ایتالیایی وقت می‌گذارم ناراحت می‌شد. یکبار از من خواست که در یک روز تعطیل برای یک شیفت اضافی به شرکت بروم. من درخواست او را قبول نکردم؛ چون من از قبل برای روز تعطیلم برنامه داشتم که به کلاس یادگیری زبان ایتالیایی بروم و می‌خواستم به برنامه‌ریزی خودم متعهد باشم. احتمالاً او از جرأت و جسارت من متنفر بود چون نه تنها مرا در مورد آن اتفاق مورد بازخواست و قضاوت قرار داد، بلکه انتظار داشت که من کلاس‌های آخر هفته‌ام را ترک کنم. من می‌خواهم به‌صورت غیرمنتظره‌ای لینک این نوشته را برای رئیس سابقم ارسال کنم، نه اینکه احساس برتری کنم، نه! فقط دوست دارم که به او ثابت کنم که برخلاف تصور او، یادگیری زبان اتلاف وقت نیست و زندگی فراتر از اتاق‌های یک شرکت است.

روند پیشرفت من در یادگیری زبان ایتالیایی

پیشرفت من در زبان ایتالیایی سرعت خیلی بالایی نداشت اما قابل قبول بود. من به این نتیجه رسیدم که یادگیری زبان یک فعالیت مادام العمر بوده و کاری نیست که بتوانید طی چند ماه یا حتی چند سال انجام دهید.

به‌عنوان مثال، اگر شما اسپانیایی زبان هستید، ایتالیایی ممکن است برای شما کمی راحت‌تر باشد. اما برای ما که از جهان‌ها و زبان‌های کاملاً متفاوتی مانند هند آمده‌ایم، ایتالیایی همیشه جدید، چالش برانگیز و پیچیده خواهد بود.

علاوه بر آنچه گفتم، من متوجه شدم که هر کس هنگام یادگیری زبان، در یک قسمت خاصی قوی‌تر است؛ برخی در دستور زبان و برخی در صحبت کردن قوی هستند. در مورد خودم، من در قسمت واژگان قوی بودم و در گرامر هنوز هم ضعف دارم.

مردم ایتالیا چگونه به یادگیری من کمک کردند؟

یکی از خوش شانسی‌های من این بود که در سفرهایم به ایتالیا با افراد مهربانی برخورد کردم که به من کمک و راهنمایی‌های زیادی کردند. اکثر مردم محلی از عشق من به کشورشان خوشحال می‌شدند و در برابر مکالمات ضعیف من بسیار باحوصله بودند.

باریستاهایی (فردی که شغلش شامل تهیه و سرو انواع مختلف قهوه است) در کافه‌ها کار می‌کردند همیشه با لبخند تمام تلاششان را می‌کردند تا مطمئن شوند همان چیزی را که میخواهم برای سفارش ثبت کنند. همه‌ی اینها چیزهایی بود که به من برای ادامه‌ی مسیرم انگیزه می‌داد.

گاهی اوقات افرادی در خیابان به من دقت می‌کرند و به وضوح می‌دیدند که من ایتالیایی نیستم و از من می‌پرسیدند: چرا داری ایتالیایی یاد می‌گیری؟

اما همیشه همه چیز، آن طور که گفتم گل و بلبل نبود. من با موقعیت‌های دلسرد کننده‌ای هم روبرو می‌شدم که مردم به‌راحتی اخم می‌کردند چون متوجه نمی‌شدند که من به ایتالیایی چه می‌گویم، یا به انگلیسی جواب می‌دادند که از مکالمه با من به زبان خودشان اجتناب کنند، چون از طرز ایتالیایی صحبت کردن من خوششان نمی‌آمد.

هرچند که هیچکدام از اینها دلگرم کننده نیست اما بخشی از یادگیری یک زبان جدید است که نمی‌توان از آن اجتناب کرد.

و اما فرصت شغلی من…

در سال 2018، پس از تقریبا 3 سال یادگیری زبان ایتالیایی، شانس به در خانه‌ی من کوبید. من متوجه شدم که شرکتی در دهلی به دنبال فردی است که هم به انگلیسی تسلط داشته باشد و هم ایتالیایی را در حد متوسط بلد باشد.

این شرکت به دنبال فردی بود که هم فرهنگ و هم زبان ایتالیایی را درک کند.

این فرصت شغلی، عجیب‌ترین تجربه‌ و شانس من در زندگی بود. صادقانه بگویم که این برای من مانند یک رویا بود چون در آن زمان، حتی تصور هم نمی کردم که چنین شغلی وجود دارد.

من در آن شغل انتخاب شدم و دنیای جدیدی به رویم باز شد! در حال حاضر، من با مشتری‌های ایتالیایی زیادی در این پروژه کار می‌کنم که باعث می‌شوند من از این زبان در زندگی روزمره خود استفاده کنم.

من برای یادگیرندگان و مترجمان زبان جدید احترام زیادی قائلم، زیرا در طول این سالها متوجه شدم که تغییر مداوم بین زبانها چقدر دشوار است.

مغز من به هندی، انگلیسی و ایتالیایی صحبت می‌کند که اغلب خسته کننده و دست و پا گیر است. اما با همه‌ی اینها، یادگیری زبان ایتالیایی به من کمک کرد تا شخصیت بیزنسی و تجاری خود را پیدا کنم و این کار، فرصتی باورنکردنی برای درک جنبه بیزنسی امور در ایتالیا به من بخشید.

توصیههای من به شما

گاهی اوقات، حتی در تاریک ترین دوران، ما فقط باید به مسیرمان اعتماد کنیم. اگر شما هم مانند من در حال یادگیری زبان ایتالیایی هستید به نکات زیر دقت کنید:

  • یک دوره کلاس درس یا آموزش آنلاین را بگذرانید.
  • در زبان و فرهنگ غوطه‌ور شوید، به‌طور روزانه تلاش کنید.
  • به لهجه ایتالیایی‌ها را در هنگام صحبت کردن دقت کنید – این مورد خیلی مهم است.
  • روزنامه‌هایی به زبان ایتالیایی بخوانید.
  • وقتی در ایتالیا هستید با مردم بومی صحبت کنید.
  • ‌با گوش دادن به موسیقی، رادیو و پادکست‌ها، توانایی شنیداری خود را تقویت کنید.
  • هر فرصتی برای پیشرفت را پذیرا باشید و هیچوقت انگیزه‌ی خود را از دست ندهید.

به خود و هر چیزی که هستید ایمان داشته باشید. بدانید چیزی در درون شما وجود دارد که از هر مانعی بزرگتر است.

در ادامه به نکاتی اشاره میکنم که شاید برایتان جالب باشد؛

کلمات ایتالیایی که باعث میشوند شما مانند بومیهای این کشور به نظر برسید

در طول یادگیری زبان ایتالیایی، من تمام تلاش خود را برای پذیرش فرهنگ ایتالیایی از طریق پادکست، موسیقی، مکالمات زوم، برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌ها انجام دادم. این اقدمات، نه تنها مهارت‌های زبانی من را ارتقا داد، بلکه به من در درک کلمات محاوره‌ای مورد استفاده مردم بومی نیز کمک زیادی کرد. در ادامه به تعدادی از کلمات پرکاربرد ایتالیایی اشاره خواهم کرد:

Che ne so

یکی از رایج ترین عباراتی که در ایتالیا می‌شنوید Che ne so به معنای که “من چه می‌دانم” یا “هر چیزی” … یا “من نمی دانم” است.

Non mi va

یکی دیگر از پرکاربردترین اصطلاحات ایتالیایی که باعث می شود شما مانند بومی‌ها به نظر برسید عبارت “non mi va” است که به معنی “من نمی خواهم این کار را انجام دهم” یا “من احساس نمی کنم” است.

Direi di sì

نمی‌توانم حساب کنم چند بار این کلمه را شنیدم. اگر با ایتالیایی‌ها هستید، عبارت “direi di sì” را زیاد می‌شنوید که به معنی “من اینطور می گویم” یا “بله، من اینطور فکر می‌کنم.”

Appunto

این کلمه‌ ساده‌ی پرکاربرد که به معنای “دقیقا یا بله” است!

Ecco perché

Ecco Perche به معنای ”بنابراین“ یا ”این توضیح می دهد چرا“ است.

Avanti così

این عبارت رایج دیگری است که هنگام یادگیری زبان، مخصوصاً از معلمان زیاد شنیده می‌شود که به معنای “اینگونه جلو بروید” یا “ادامه دهید“ است.

Ma Dai

برای شبیه شدن به مردم بومی، باید حتما این کلمه به معنای ”بیا” را بلد باشید.

Mi fa piacere

این عبارت به معنای ”خوشحالم/خوشبختم” می‌باشد.

Stai Tranquillo

عبارت دیگری که اغلب در مکالمات روزانه استفاده می‌شود، stai tranquillo است که به معنای نگران نباشید، ریلکس باشید و آرامش خود را حفظ کنید است.

La Vita e`

 یعنی عجب زندگی زیبایی، خداییش زندگی خیلی خوبه!

Pazzesco

یکی از کلمات مورد علاقه من pazzesco است. به معنی دیوانه.

Sbrigati

این کلمه یعنی عجله کردن!

Non centra niente

من این عبارت را هم خیلی دوست دارم. به معنای “هیچ ربطی به کسی/ چیزی ندارد”.

سخن پایانی

ایتالیایی به عنوان زبان هنر، غذا و عشق، برای یادگیری یک زبان خارجی جدید انتخاب جذابی است. ایتالیایی یک زبان خوش آهنگ و زیبا است. هرچند ممکن است که اینها دلایل کافی برای یادگیری این زبان نباشد، اما نسبتاً ساده تر از سایر زبان‌های عاشقانه مانند فرانسوی، رومانیایی، پورتوگیزه است. برای یادگیری زبان ایتالیایی، می‌توانید اپلیکیشن چند زبانه کافه زبان را دانلود و بر روی موبایل خود نصب کنید و لذت یادگیری را با اپلیکیشن کافه زبان تجربه کنید.

برای همیشه سپاسگزار ایتالیا برای همه چیز !!

گذاشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش های ضروری با علامت (*) مشخص شده اند.