ممکن است در ابتدا این طور به نظر برسد که چیزی که مربوط به استادان زبان شناسی است برای زبان آموزان معمولی یک زبان خارجی بی فایده باشد. اما این طور نیست و در ادامه توضیح می دهیم که آشنایی با زبان های هم خانواده به خصوص برای فراگیران چند زبانه تا چه اندازه می تواند مهم و کاربردی باشد.
خانواده های زبان
زبان شناسان روش های متعددی برای تعیین ارتباط یک زبان با زبان دیگر دارند. ما به عنوان زبان آموزان می توانیم از این روش ها به عنوان نکاتی مؤثرتر برای به دست آوردن واژگان و دستور زبان ها نسبت به دانش آموزانی که در یک کلاس درس نشسته اند، استفاده کنیم.
زبان شناسان لیستی از کلمات را دارند که بعید است از زبان های دیگر گرفته شده باشند که به آنها اجازه می دهد اصوات اصلی زبان را ببینند. این صداها به طور منظم در طول زمان منتقل می شدند و با هر نسل، زبانها کمی تغییر می کردند. اگر تا به حال متوجه شده اید که پدربزرگ و مادربزرگتان متفاوت صحبت می کنند، این نشانه این است که شما شاهد تغییر زبان هستید. نظریه زبان شناسی به ما می گوید که چگونه زبان در طول زمان تغییر می کند. علاوه بر این، ما سوابق خوبی از زبانهای لاتین و یونان باستان داریم و می توانیم همه تغییرات را با زبانهای امروزی مقایسه کنیم. این تغییرات تقریباً در همه خانواده های زبانی در سراسر جهان ظاهر می شود.
امپراتوری روم مدت زمان طولانی وجود داشته است، بنابراین طبقات زیادی از زبان لاتین وجود دارد که می توانیم آنها را دنبال کنیم. پس از سقوط امپراتوری روم، جوامع بسیار وسیعی از سرزمین روم پراکنده شدند و گویش های فردی شروع به شکل گیری کردند و این تغییرات به اندازه ای بود تا به زبانهای متمایز خود تبدیل شدند. چیزی در حدود هزار سال به طور می انجامد تا یک زبان متمایز شود.
شاخه زبان ایتالیایی/رومی از هندواروپایی شامل پرتغالی ، گالیسیایی ، آستوریایی ، اسپانیایی کاستیلایی ، کاتالان ، آراگون ، اکسیتان ، فرانسوی ، آرپتان ، گالیک ، ونیتیک ، توسکانی ، ساردینی ، ایتالیایی ، ناپولی ، سیسیلی ، رومانیایی[1]
زبانهایی که مستقیماً از زبان لاتین نشأت گرفته اند شامل رومانیایی، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی و پرتغالی می باشند. اما اینها فرزندان واقعی این زبان نیستند، زیرا این زبان ها توسط دولت های مدرن ابداع شده اند تا همه افراد را برای برقراری ارتباط در کشورهای خود متحد کنند. فرزندان واقعی این زبان شامل سیسیلی، توسکانی، ونیزی، گاسکونی، پرووانسکی، گالیسیایی و بسیاری دیگر هستند. به عنوان مثال استاندارد ملی ایتالیایی بیشتر بر اساس توسکانی ایجاد شده است اما عناصری از مناطق دیگر را نیز شامل می شود. مردم هنوز در ایتالیا به زبانهای منطقه ای صحبت می کنند و فقط از زبان ملی خود به عنوان یک ثبت گفتاری برای مقاصد رسمی یا برای صحبت با افراد خارجی استفاده می کنند. این موضوع در واقع در اکثر کشورهای جهان از جمله فنلاند، چین، سوئد، آلمان، هلند کاملاً صادق است. برخی از کشورها مانند نروژ دارای دو استاندارد ملی هستند.
شاخه زبان اسلاوی هند و اروپایی ، شامل روسی ، بلاروس ، اوکراینی ، روسین ، لهستانی ، کشوبیایی ، سوربیایی ، چک ، اسلواکی ، اسلوونیایی ، کرواتی ، صربی ، بوسنیایی ، مونته نگرو ، مقدونی ، بلغاری
قبل از سال ۱۰۰۰ میلادی، اکثر اسلاوها تقریباً به یک زبان صحبت می کردند، اما با گسترش قلمرو آنها، زبانهای بیشتری با گذشت زمان توسعه یافتند. امروزه اسلواکی و چک تقریباً ۱۰۰۰ سال قدمت دارند و در موانعی هستند که دیگر قابل درک نیستند. اکنون که هر یک استانداردهای ملی خود را دارند، زبانها قطعاً از این آستانه عبور کرده و در مسیر خود تغییر خواهند کرد.
زبان های اولیه
با همه اطلاعاتی که در مورد نحوه تغییر زبان ها داریم، زبان شناسان قادر به بازسازی زبان های اولیه با دقت بالایی هستند، نه تنها صداها بلکه شامل دستور زبان و ساختار زبانها نیز می شود.
زبانهایی که از زبان لاتین نشأت گرفته اند، زبانهای رومانس نامیده می شوند و اساساً تغییرات زبان لاتین یکدیگر هستند. اگر یکی از این زبان ها را بدانید، وقتی تغییرات را تشخیص دهید، درک زبان های دیگر نه تنها آسان تر، بلکه یادگیری صحبت کردن به آن ها نیز آسان تر می شود.
زبانهای ژرمنی و سلتیک در شمال اروپا دارای تنوع عمیق تری نسبت به زبان های رومانسی هستند. اگر می خواهید تشابه و ارتباط صدا و آوای بین این گروه ها را مشاهده کنید، باید زبانهای اولیه آنها را مقایسه کنید. تغییراتی که بین زبان های اولیه پیدا می کنید نیز بسیار شبیه به تنوع و تغییرات است که بین زبان های یک گروه پیدا می کنید.
همه زبانهای اروپایی در چند گروه مرتبط قرار می گیرند که شامل سلتیک، ژرمن، رومانسی/ایتالیایی، اسلاوی، بالتیک هستند گرچه یونانی و آلبانیایی جدا هستند. اگر این موضوع برای شما تازگی دارد، دو مورد دیگر که اضافه می کنم قطعاً شما را شگفت زده می کند.
اول اینکه زبانها از بنگلادش (زبان بنگالی) تا ترکیه (زبان کردی) نیز مرتبط هستند و به گروه هندوایرانی تعلق دارند. به همین دلیل است که به کل این خانواده، خانواده هندواروپایی می گویند. زبان فارسی، زبان ملی ایران، زبان اصلی این خانواده است و به شاخه هندوایرانی تعلق دارد. برخی از افعال این زبان یادگیران زبان را به یاد زبان آلمانی و ایتالیایی(اگر با آن ها آشنایی داشته باشند) می اندازد. این دو زبان به فرد در یادگیری زبان فارسی و به خاطر سپاری آن کمک می کند.
دومین نکته که ممکن است شما را در مورد زبان های اروپایی شگفت زده کند این است که برخی از آنها اصلاً به خانواده هندواروپایی تعلق ندارند. بسیاری از مردم این نکته را درک نمی کنند و به سادگی آنها را به عنوان سخت ترین زبان ها برای یادگیری برچسب می زنند که این کار کاملاً درست نیست زیرا در برخی موارد گرامرها و صداها پیچیده نیستند. در شمال اسپانیا تا قبل از ورود رومیان، به زبان باسک صحبت می شد. این تنها زبان از زبان های قبل از اروپایی است که باقیمانده و شایسته عنوان یک زبان بسیار دشوار است. بقیه زبان ها مانند فنلاندی، استونیایی و مجارستانی متعلق به خانواده اورالی هستند ولی به پیچیدگی زبانهای هندواروپایی نیستند. دشواری آنها در این واقعیت نهفته است که آنها از نظر لغوی و دستوری کاملاً متفاوت هستند.
هرچه تفاوت بین دو زبان بیشتر باشد، یادگیری آنها سخت تر می شود حتی اگر از لحاظ دستوری یا واجی پیچیده نباشند.
تاریخ زبان هندواروپایی و زبان اولیه آن
اگر بدانیم که معمولاً زبانهای موجود حداقل هزار سال قدمت دارند و زبانهایی که از آنها گرفته شده اند بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت دارند، برای یافتن خانواده زبان مادری (اولیه)، تحقیقات و آزمایش نظریات زیادی لازم است. زبان شناسان قوانینی را برای توصیف تغییرات ایجاد می کنند و اطمینان حاصل می کنند که این قوانین در همه زبان ها کار می کند. این کار مانند نوشتن یک برنامه کامپیوتری است که زبانهای مدرن را بر اساس زبان اولیه تولید می کند. اگر زبان اصلی به درستی بازسازی شود و قوانین کار کنند، زبانهای حاصله را می توان تولید کرد.
آنچه در این مورد جالب است این است که اگر با چند مورد از این قوانین آشنا شویم، می توان مقادیر زیادی از واژگان را تشخیص داد. این کار به شما امکان می دهد به زبان وارد شده و تمرین جملات را شروع کنید زیرا واژگان برای شما آشنا به نظر می رسند. اگرچه بسیاری از زبانها از واژگان مشترکی استفاده می کنند که به عنوان هم ریشه (cognates)، کلمات واقعی که در زبانهای مختلف استفاده متفاوت دارند، شناخته می شوند. مثال های زیادی در این مورد وجود دارد که کلمه یا عبارت در زبان مادرمشابه است ولی معنای متفاوتی دارد مثل magazine در انگلیسی به معنای مجله و magasin در فرانسه به معنای مغازه است گه چنین کلماتی به عنوان faux amis نیز می گویند.
جهان مکان بزرگی است و تا اینجا ما فقط به خانواده هندواروپایی پرداخته ایم و به طور مختصر به خانواده زبان اورالیک اشاره کرده ایم.
خانواده زبان آلتایی از ترکیه به صورت گروهی در سراسر آسیا تا شرق دور گسترش یافته است. نمی توان از نظر زبانی ثابت کرد که کره ای و ژاپنی متعلق به آلتاییک هستند، اما چیزهای مشترک زیادی وجود دارد که ما را قادر می سازد از این ارتباطات به عنوان دستگاه هایی به منظور حفظ کردن استفاده کنیم. بنابراین بهتر است ژاپنی و کره ای را از نظر ساختاری آلتاییک در نظر بگیریم.
خانواده زبان چینی-تبتی در شرق آسیا شامل چینی، تبتی، برمه ای و بسیاری از زبانهای کوچکتر است. این شامل ژاپنی یا کره ای یا ویتنامی نیست، اما به هر سه زبان مقدار زیادی واژگان داده شده است. ساختار زبان ژاپنی و کره ای آنقدر با زبان چینی متفاوت است که اکثر مردم هرگز بر زبان یکدیگر تسلط پیدا نمی کنند.